به گزارش مشرق، هدایت ممبینی، از مدیرانی است که در پنج سال گذشته روی کار آمد و تا وقتی منافعش در فدراسیون فوتبال تامین بود، هیچ مخالفتی با روند فعلی فدراسیون نداشت اما با بروز برخی اختلافات در فدراسیون، او هم ساز ناسازگاری کوک کرد و حتی در یکی، دو پرونده پای نهادهای بالادستی و بینالمللی را هم به فدراسیون باز کرد.
این داور بازنشسته، وقتی نتوانست نظر تاج را برای قبول سمت ریاست کمیته داوران جلب کند، بدون ذرهای تخصص، مسئولیت سازمان اقتصادی را بر عهده گرفت و واقعا در مدت زمان حضور در این کمیته هیچ دستاوردی نداشت چرا که اساسا تخصصی در این زمینه نداشت.
نگاهی به کارنامه ممبینی در پنج سال گذشته حاکی از عملکرد ضعیف او در تمامی بخشهاست. بعد از مرور کارنامه مهدی تاج، حیدر بهاروند، محمود اسلامیان، لیلا صوفیزاده، فریدون اصفهانیان، کاظم طالقانی و محمود شیعی، به عملکرد و آثار باقی مانده از پنج سال مدیریت ممبینی میپردازیم.
* حضور در کمیته اقتصادی بدون هیچ تخصصی
تقسیم غنایم بعد از انتخابات فدراسیون فوتبال، یکی از اتفاقاتی بود که در این فدراسیون رخ داد. وقتی کمیته داوران به اصفهانیان رسید، هدایت ممبینی، دیگر عضو هیات رئیسه با تخصص داوری، با تصمیم مهدی تاج و تایید همکارانش، عهدهدار بخش اقتصادی این فدراسیون شد.
* فراری دادن داوران بیناللملی توسط ممبینی
با اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان و کناره گیری اصفهانیان از کمیته داوران، بخت به ممبینی رو کرد تا در حوزه تخصصی خود کار کند اما چند ماه بعد از روی کار آمدن او مشخص شد که خانه از پایبست ویران است. او در شرایطی که میتوانست شرایط را بهبود بخشد، تیم داوری بینالمللی فوتبال ایران را فراری داد.
با این تصمیم، سخندان هم ماندن به هر قیمتی در فوتبال را تحمل نکرد و تصمیم به خداحافظی گرفت تا به همین راحتی یکی از آمادهترین کمکداورهای فوتبال ایران و باسابقهترین کمک داور داربی از این عرصه کنار برود.
از طرفی کمیته داوران هیچ برنامهای برای تقدیر و قدردانی از این کمک داور انجام نداد و به بدترین شکل ممکن سخندان را کنار گذاشت تا در این سالها شاهد افت فاحش داوری فوتبال ایران باشیم.
بیشتر بخوانید:
فریدون اصفهانیان؛ نقطه سیاه فدراسیون فوتبال ۵ ستاره!
* اختلاف شخصی ممبینی با فغانی و تلاش برای حذف داور بینالمللی ایران
علیرضا فغانی طی سال های گذشته یکی از داوران برجسته نه فقط فوتبال ایران بلکه آسیا و جهان بوده است. او به واسطه قضاوت در تورنمنت های مهم بین المللی که سرآمد آنها فینال المپیک و دو جام جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ بود، توانست نام بزرگی برای خودش در فوتبال دنیا دست و پا کند اما در ماههای گذشته به واسطه مهاجرتش به کشور استرالیا حواشی زیادی را تجربه کرد. او از روزی که ایران را ترک کرد، بارها در مصاحبه هایش گفته که در بازی های بین المللی از طرف ایران شرکت می کند و این مساله به تایید هیات رییسه فدراسیون و شخص مهدی تاج هم رسیده بود.
بعدا مشخص شد که ممبینی در صدد کنار گذاشتن فغانی بود و قبل از معرفی این داور به فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا از طرف فدراسیون برای رقابت های جام جهانی مخالفتهایی از طرف برخی اعضای هیات رییسه وجود داشته است.
اگر نام فغانی از لیست داوران الیت خارج میشد، نه تنها سودی برای فوتبال ایران نداشت که متضرر هم می شد. بدون تردید فغانی با توجه به اینکه اقامت دائم کشور استرالیا را دارد، خیلی راحت می توانست از این کشور برای حضور در جام جهانی اقدام کند و به مسابقات برود اما با توجه به اینکه سوابق سایر داوران ایرانی مثل فغانی نیست، آن وقت ایران شانس داشتن داور در جام جهانی را از دست می داد.
* وعده سر خرمن درباره VAR
وقتی تب استفاده از کمک داور ویدیویی برای غلبه بر اشتباهات داوری در دنیا اوج گرفت و کشورهای توسعه یافته روی به این سیستم آوردند، در داخل ایران هم تلاشهایی صورت گرفت و در نهایت به "کمک داور ویدویی ایرانی" رسیدند.
هدایت ممبینی یک سال بعد از تلاش های نافرجام اصفهانیان، پارسال مجددا این وعده را داد که کمک داور ویدیویی ۶ تا ۹ ماه زمان خواهد برد تا به مرحله اجرایی برسد اما این زمان هم گذشت و خبری از کمک داور ویدیویی نبود چرا که اجرای این موضوع در شرایطی که بازیهای لیگ ایران از کیفیت پخش تلویزیونی خوبی برخوردار نیست، عملی نبود.
* وارونه جلوه دادن حقیقت
حضور ممبینی در کمیته اقتصادی با اتفاقات عجیبی مواجه بود. یکی از این مسائل مربوط به انتخاب البسه تیم ملی ایران برای حضور در جام جهانی بود. بعد از کنار گذاشتن اسپانسرهای فدراسیون فوتبال و خرید لباس از شرکت آدیداس، در نهایت مقرر شد ایران برای این مسابقات هم از پوشاک این شرکت استفاده کند اما نه به شکل اسپانسر بلکه فدراسیون فوتبال در ازای استفاده از این لباس، باید پول میداد.
هدایت ممبینی در واکنش به این انتقادات، با جملاتی عجیب باعث واکنش گسترده در شبکههای اجتماعی شد. او در اظهارنظری عجیب گفت که در سال حمایت از کالای ایرانی، آدیداس قبول کرده فقط پیراهن تیم ملی بزرگسالان را تامین کند و ۱۷ تیم ملی دیگر شامل رده های پایه، بانوان، ساحلی، فوتسال و ... از پیراهن های ساخت داخل استفاده می کنند!
مساله این نبود که چرا فدراسیون فوتبال عاجز از عقد یک قرارداد مطلوب با آدیداس است، موضوع مهم در وارونه جلوه دادن حقیقتی بود که از زبان رئیس کمیته بازاریابی به زبان آمد.
از طرفی این جمله به قدری عجیب و از نظر منطق اقتصادی و روح حاکم بر قراردادهای عادی تامین پیراهن در جهان غیر قابل باور است که می شود مدتها دربارهاش نوشت چرا که وقتی پیراهن اصلیترین تیم یک فدراسیون در اختیار برند دیگری باشد، هیچ شرکتی برای تامین پوشاک سایر ردههای سنی سرمایهگذاری نخواهد کرد.
* رو دست خوردن از اعضای هیات رئیسه
ممبینی که با حمایتهای اعضای ارشد هیات رئیسه توانسته بود در زمان اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستهها مسئولیت کمیته داوران را در اختیار بگیرد، برای انتخابات فدراسیون فوتبال در بخش ریاست نامزد شد. این اتفاق به معنی اعلام حضور او برای رقابت با همکارانش از جمله بهاروند و تاج در انتخابات بود. پس از این اتفاق، راه این افراد بعد از پنج سال همکاری در هیات رئیسه و دادن امتیازهای مختلف به یکدیگر جدا شد.
اگر چه او تلاش کرد تا برگزاری انتخابات به کمیته داوران برگردد اما انتخاب بهاروند، بازگرداندن یک بازنشسته یعنی فریدون اصفهانیان به این کمیته بود که رقیب ممبینی به شمار میرفت.
* علنی کردن اختلافات با مسئولان فدراسیون فوتبال
ممبینی که اختلافش با مسئولان فدراسیون فوتبال علنی شده بود، در ماجرای کنار گذاشتن شکوری و انتخاب نبی به جای او، موی دماغ فدراسیون شد. او که تا قبل از این خوب یا بد همراه فدراسیون فوتبال بود، در این جابجایی - که تخلفاتی از نظر اداری صورت گرفته بود - برای اولین بار از فدراسیون فوتبال انتقاد کرد.
از آن زمان تاکنون هم، ممبینی به جز شرکت در جلسات هیات رئیسه، هیچ نقش و تاثیر پررنگی در فدراسیون فوتبال ندارد و حتی ارتباطش با بهاروند و نبی هم تیره و تار شده است.
* ممبینی و دوستانش غرامت برکناری ویلموتس را میدهند؟
همه در جریان اعلام جرم برای اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال در پرونده مارک ویلموتس هستند؛ اتفاقی منجر به غرامت ۶.۲ میلیون یورویی برای فدراسیون فوتبال شده و پیش از این هم مبلغ هنگفتی به حساب او واریز شده است.
او در زمان جدایی ویلموتس به این موضوع توجه نداشت که این اتفاق بدون برنامهریزی و توافق با ویلموتس میتواند تبدیل به یک فاجعه شود و صرفا از آن استقبال میکرد: «ویلموتس از نظر کیفی و نتیجه گیری موفق نبود و نبود او تصمیم خوبی است و مسائل مالی را هم بهتر است من نگویم.»
این مبلغ به قدری سنگین بود که ممبینی هنگام جدایی ویلموتس هم به این موضوع اشاره کرد و علاقهای به صحبت درباره آن نداشت اما وقتی قرارداد این سرمربی را امضا میکرد، حواسش نبود که چه خطری را به جان میخرد و چه پیامدهایی در انتظار فدراسیون فوتبال است.
حضور ممبینی به عنوان یکی از مدیران جوان در هیات رئیسه نشان داد که هر جوانگرایی بدون داشتن تخصص لازم میتواند تبدیل به یک فاجعه شود. او نه صلاحیت حضور در کمیته اقتصادی را داشت و نه در کمیته داوران منشا خیر بود و بیشتر از این مشغول لابی برای کنار گذاشتن داوران بینالمللی و روی کار آمدن برخی چهرههای عجیب و غریب بود.
البته تجربه همیشه چراغ راه آینده است و اعضای مجمع فدراسیون فوتبال میتوانند در انتخابات پیشرو با ذهنیت درستی درباره نامزدهایی مانند ممبینی تصمیمگیری کنند.